شیطان وحیله های شیطانی
( 633)همچو ابلیسی که میگفت ای سلام |
|
رب انظرنی الی یوم القیام |
( 634)کاندرین زندان دنیا من خوشم |
|
تا که دشمنزادگان را میکشم |
( 635)هر که او را قوت ایمانی بود |
|
وز برای زاد ره نانی بود |
( 636)میستانم گه به مکر و گه به ریو |
|
تا بر آرند از پشیمانی غریو |
( 637)گه به درویشی کنم تهدیدشان |
|
گه به زلف و خال بندم دیدشان |
( 638)قوت ایمانی درین زندانکم است |
|
وانکه هست از قصد این سگ درخم است |
( 639)از نماز و صوم و صد بیچارگی |
|
قوت ذوق آید، برد یکبارگی |
سَلام: از نامهاى پروردگار است و از اسمای الهی است: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»:و خدایى است که معبودى جز او نیست، حاکم و مالک اصلى اوست، از هر عیب منزّه است، به کسى یتم نمىکند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندى شکستناپذیر که با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مىکند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شریک براى او قرارمىدهند![1]
رَبِّ أَنظِرنِى: پروردگارا مرا مهلت ده. برگرفته است قرآن کریم آیه «فَأَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ »[2]
زندان دنیا: اشارتى است به حدیث رسیده از رسول اکرم (ص): «الدُّنیا سِجنُ المُؤمِنِ وَ جَنَّةُ الکافِرِ.» [3]
دشمن زادگان: کنایه از فرزندان آدم.
قوت: آن اندازه از خوراک که آدمى را بر پاى دارد.
نانِ زاد ره: زاد راه خدا، یعنی مومنین را از پیوند با حق باز دارم.
رِیو: مکر و حیله، فریب.
گَه به درویشى: برگرفته است از آیه «اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ اَلْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اَللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اَللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ یعنى شیطان بشما وعده فقر مىدهد و در موقع انفاق از بىچیزى مىترساند و خداوند بشما از طرف خود وعده آمرزش و افزونى مىدهد و خداوند گشایش بخش و دانا است.»[4]
زلف و خال: مقصود زیبایى زنان است که از دامهاى شیطان است.
چون که خوبى زنان فا او نمود که ز عقل و صبرِ مردان مىفزود
پس زد انگشتک به رقص اندر فتاد که بده زوتر رسیدم در مراد
957- 956 / د /5
زندان: استعارت از دنیا.
قصد: اراده، حمله، هجوم.
سگ: استعاره از شیطان است که ایمان را می رباید.
در خم بودن: کنایه از در معرض ربودن قرار داشتن.
صد بىچارگى: کنایه از خضوع و خشوع.
قُوت ذوق: غذاى روحانى. آن چه موجب پرورش روح است. حالت خلوص و توجه به ساحت حضرت حق.
بَرَد یک بارگى: وسوسهها در سر آرد تا آدمى را از آن حالت به در آرد.
غم فرزند و برگ و جامه و قوت باز دارد ز سیر در ملکوت
همه روز اتفاق مىسازم که به شب با خداى پردازم
شب چو عقد نماز مىبندم چه خورد بامداد فرزندم؟
(سعدى، گلستان، ص 100)
( 633) من مثل ابلیس که مىگفت: بار الها بمن تا روزى که مردم سر از بستر قبر بر مىدارند مهلت بده. ( 634) من در این زندان دنیا خوشم که اولاد دشمن خود را هلاک مىکنم. ( 635) هر کس از اولاد آدم که براى توشه راه خود قوت ایمانى دارد. ( 636) با مکر و فریب از آنها مىگیریم تا ناله آنها از پشیمانى بلند شود. ( 637) گاهى بفقر و گدائى تهدیدشان مىکنم و زمانى با خط و خال و زلف چشم آنها را مىبندم .( 638) در این زندان چیزى که غذاى ایمان بوده و آن را تقویت کند کم است و آن چه هم که هست این سگ در کمین اوست. ( 639) نماز و روزه و صد بىچارگى دیگر که همگى براى اهل این زندان قوت ذوق مىآورد همه را یک باره در کمین است.
مولانا از سخن زندانیِ پرخور با قاضی، به یاد قصّه ابلیس با پروردگار افتاده است هنگامی که از بهشت رانده شد، از خدا مهلت خواست که مجازات او را تا قیامت به تأخیر اندازد: « قال أَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»:[5]. شیطان میگوید: من زندان دنیا را دوست دارم، زیرا فرزندان آدم را میتوانم نابود کنم، گمراه کنم و از پیوند با حق که جاودانگی است، باز دارم. گاه با فقر و تنگدستی بندگان را تهدید میکنم و گاه با زلف و خال و زیبارویان چشمانشان را میبندم.
مولانا می گوید: قوت ایمانی در این زندان دنیا اندک است و هرکس هم که مایهای از ایمان دارد، مورد تهدید این سگ است؛ شیطان است که ایمان را میرباید، همانطور که گوی را زخم چوگان در پیچوخم میاندازد و میبرد. از شیطنت او به خدا پناه میبریم. ما نابود شدیم. آه از نافرمانی او. یا از نافرمانیای که او در ما پدید میآورد. اشارهای است به این حدیث که: «الشیطان یجری من ابن آدم مجری الدم» شیطان در وجود بنیآدم جاری است همانند جریان خون در وجود انسان. شیطان، محصول ایمان پرستش کنندگان (ذوق و شوق الیالله) را که از طریق نماز و روزه و صد نوع عبادت و طاعت دیگر به دست میآید، یکمرتبه همه را میرباید و میبرد.
[1]. سوره حشر، آیهْ 23.
[2] - (سوره حجر، آیه36
[3] - (احادیث مثنوى، ص 11 ، سفینة البحار، ج 1، ص 603، از معانى الاخبار صدوق)
[4] - سوره بقره، 268
[5]. سوره اعراف، آیهْ ْ14.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |